تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP)، رایجترین وسایل اندازهگیری اقتصاد یک کشور هستند. با مقایسه نتایج گزارش دورههای قبلی، میتوان از آن برای تعیین اینکه آیا اقتصاد کل در حال رشد یا کاهش است، استفاده کرد. از آنجا که این دو شاخص پیشرو بسیار مشابه هم هستند، برای سهولت در مطالعه، آنها را یکسان در نظر میگیرند؛ اما توجه داشته باشید که تفاوتهای قابل توجهی میان آنها وجود دارد که در این فصل به آنها خواهیم پرداخت. بسیاری از اقتصادهای بزرگ جهان، تولید ناخالص داخلی را به عنوان روش ارجح ارزیابی بازده اقتصادی به تصویب رساندهاند؛ از جمله ایالات متحده که گزارش تولید ناخالص ملی را به نفع تولید ناخالص داخلی در ماه دسامبر سال 1991 متوقف کرد.
تولید ناخالص داخلی را میتوان به عنوان ارزش کل همه کالاها و خدمات تولیدشده در داخل مرزهای یک کشور، بهویژه برای مدت زمانی معین (معمولاً 1 سال) دانست. هر چیز تولیدشده در کشور، بدون توجه به ملیت یا کارگران درگیر یا مالکیت شرکتهای تولید کالا، برای محاسبه تولید ناخالص داخلی استفاده میشود. به طور خلاصه، اگر در درون مرزهای کشور تولید شده باشد، به عنوان بخشی از تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود.
به طور کلی، افزایش در تولید ناخالص داخلی در سال جاری در مقایسه با سال قبل، به
عنوان یک شاخص مثبت ارزیابی میشود. به طور طبیعی این امر یعنی اینکه اگر ارزش
تولید کشور افزایش داده شود، یک افزایش مشابه در نیروی کار و به احتمال زیاد به
اشتغال بیشتر و درآمد بالاتر منتج میشود. با وجود این، یکسری کاستیها در این فرض
وجود دارد، چراکه کار داوطلبانه در محاسبات اصلی تولید ناخالص داخلی لحاظ نمیشود.
تولید ناخالص داخلی واقعی در مقابل تولید ناخالص داخلی اسمی
هنگامیکه ارزش کالا و خدمات در یک بازه زمانی با بازه زمانی دیگر مقایسه میشود،
تغییرات در نرخ تورم میتواند به اختلاف بین نتایج چندگانه تولید ناخالص داخلی منجر
شود. به منظور روشنشدن این مطلب که آیا تورم در آن لحاظ شده است یا نه،
اقتصاددانان از واژه تولید ناخالص داخلی واقعی برای نشاندادن نتایج تولید ناخالص
داخلی که بر اساس تورم تنظیم شده است، استفاده میکنند. این مقداری است که به
بهترین وجه اقتصاددانان را قادر میسازد که افزایش یا کاهش اقتصاد در یک بازه زمانی
را تعیین کنند. ارقام تولید ناخالص داخلی که با تورم تنظیم نشدهاند، معمولاً به
عنوان میزان تولید ناخالص داخلی اسمی یا تولید ناخالص داخلی دلار رایج شناخته
میشوند.
چگونه تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود؟
فرمول زیر برای محاسبه تولید ناخالص داخلی استفاده می شود :
GDP = C + I + G + (X – I)
که در آن:
C = مصرف
بهعنوان مصرف خصوصی یا شخصی است و شامل شخصیترین هزینههای معمول هر خانوار
میشود. مواردی از مواد غذایی و مسکن (اما نه مسکن جدید) برای مصرف به منظور محاسبه
تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته میشود. مصرف، بعدها به یکی از سه دسته زیر
طبقهبندی میشود:
کالاهای بادوام
: مانند اتومبیل و مبلمان که هنگامی که خریداری شد ، انتظار می
رود که چندین سال طول بکشد تا جایگزین شوند.
کالاهای غیر بادوام
: اقلامی با طول عمر کوتاه تر که نیاز به تعویض مکرر دارند.
این اقلام شامل چیزهایی مانند پوشاک و مواد غذایی می باشند.
خدمات
: آیتم های غیر ملموس مانند بلیط برای رویدادهای ورزشی و کنسرت ها و
مسافرت های تفریحی.
I=سرمایه گذاری
در این مورد، I به طور خاص نشاندهنده سرمایهگذاری در کسبوکار است و شامل
هزینههای سرمایهگذاری؛ مانند بهدستآوردن تجهیزات برای کارخانه و یا خرید
نرمافزار کامپیوتر جدید مورد نیاز برای فعالیتهای تجاری. درحالیکه هزینههای
خانوار معمولی شامل آن نشده است. هزینههای خانوار برای خانههای جدید در این طبقه
گنجانده شده است.
همچنین توجه داشته باشید که پول سرمایهگذاریشده در ابزارهای مالی مانند اوراق
قرضه پسانداز و یا خرید سهام سرمایه در این محاسبه لحاظ نشده است. برای محاسبه
تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری به طور خاص اشاره به خرید کالا یا خدمات مورد
استفاده برای کار یا گسترش کسبوکار دارد و مربوط به خرید ابزار سرمایهگذاری مالی
نمیشود.
G=هزینه های دولت
هزینه های دولت به دو گروه عمده تقسیم می شود :
الف) ارائه خدمات عمومی: شامل اقلامی مانند بهداشت و درمان عمومی و آموزش
همگانی؛ ب) مخارج برای اقلام سرمایه با طول عمر قابل اندازهگیری؛ مانند ساخت
بزرگراهها و موزهها. توجه داشته باشید که این دسته، پرداختهای انتقال مستقیم
مانند رفاه و مزایای بیکاری را شامل نمیشود.
X=مجموع ناخالص صادرات
هنگام محاسبه تولید ناخالص داخلی، لازم است که همه کالاها و خدمات تولیدشده توسط یک
کشور را لحاظ کرد. این، همچنین شامل کالاها و خدمات از قبل انتخابشده برای صادرات
به کشورهای دیگر نیز میشود.
I=مجموع واردات ناخالص
اقلام مصرفی، بهویژه مصرف خصوصی (C) و هزینههای دولت (G)؛ شامل کالاها و خدماتی
است که ممکن است از کشورهای دیگر وارد شوند؛ بنابراین، همه کالاها و خدمات وارداتی
به کشور باید از جمع کل هزینهها تفریق شود. کسرکردن کل واردات از کل صادرات، به
صادرات خالص منتهی میشود و این رقم در محاسبه تولید ناخالص داخلی مورد استفاده
قرار میگیرد.
شمارش
دوباره موارد
از آنجاکه بسیاری از محصولات ممکن است مراحل مختلفی داشته باشند
که در آن ارزش محصول قبل از هر بار فروش، اضافه شود، آمار و ارقام اقتصادی با دقت،
تنها شامل ارزش نهایی اضافهشده در هر مرحله برای یک محصول هستند؛ برای مثال، شیری
که در مزرعههای لبنی تولید شده است توسط تولیدکننده به کارخانه فرآوری محصولات
لبنی که از آن فراوردههایی نظیر ماست و پنیر میگیرند، فروخته میشود. این محصولات
پس از پردازش توسط کارخانه به فروشگاههای خردهفروشی مواد غذایی فروخته میشود و
سرانجام، راه خود را به خانوادهها پیدا میکند و در نهایت مصرف میشود. در این
مثال، شیر در سه مرحله مختلف فروخته شد که در هر مرحله (ارزش افزوده) از برخی جهات
تصحیح شده، سپس دوباره فروخته میشود؛ بنابراین، تنها در مرحله نهایی است که محصول
به مصرفکننده فروخته میشود که این آخرین ارزش محصول در محاسبه تولید ناخالص داخلی
لحاظ میشود.
تولید ناخالص داخلی یک کشور را از راههای مختلفی
میتوان بیان کرد. رایجترین روش، تعیین کل بازده تمام کالاها و خدمات است، اما
همچنین ممکن است که کل درآمد حاصل از تولید ناخالص داخلی و همچنین هزینههای کل
برای کالاها و خدمات اقتصادی را نیز تعیین کرد.
تولید ناخالص داخلی از بازده GDP) O)
کل ارزش افزوده ناشی از تولید کالاها و خدمات برای یک اقتصاد را محاسبه میکند. این
رایجترین برآورد تولید ناخالص داخلی یک کشور است و سهم صنایع مختلف و بخشهای
اقتصادی را ارزیابی میکند.
تولید ناخالص داخلی از درآمد GDP) I)
درآمد کل تولیدشده از تولید کالا و خدمات را محاسبه میکند. این رویکرد را میتوان
برای تعیین درآمد بهدستآمده توسط بخشها، شرکتها، و کارگران مورد استفاده قرار
داد.
تولید ناخالص داخلی از مخارج GDP) E)
کل هزینههای استفادهشده در تولید کالاها و خدمات استفادهشده برای اقتصاد را
تعیین میکند.
تولید ناخالص داخلی ارزش همه کالاها و خدماتی را که از
طرف کشور، بدون توجه به مالکیت شرکتها و یا ملیت کارگرانی که کالاها را تولید
میکنند، محاسبه میکند. تولید ناخالص ملی نیز ارزش کالاها و خدمات تولیدشده در
کشور را با توجه به مالکیت و موقعیت کارمند در زمان تعیین ارزش نهایی، تعیین
میکند.
تولید ناخالص ملی، مشتمل است بر کالاها و خدمات برای همه شرکتهای متعلق به داخل
کشور، و همچنین کالاها و خدماتی که در کشورهای خارجی توسط شرکتهای داخلی تولید
میشود. در عوض، کالاها و خدمات تولیدشده در کشور توسط شرکتهای خارجی در محاسبه
تولید ناخالص ملی لحاظ نمیشوند؛ اینها تفاوت عمده بین محاسبات تولید ناخالص داخلی
و تولید ناخالص ملی است.
راه آسان برای نشاندادن تفاوت بین تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی در نظر
گرفتن مثال زیر است: شرکت «ب ام و» هم در آلمان و هم ایالات متحده خودرو میسازد،
اما در آلمان به ثبت رسیده است؛ بنابراین، هر شرکتی که در آمریکا بی ام و تولید کند
- حتی اگر چندین تبعه آلمانی به عنوان مهندس در آنجا مشغول به کار باشند - در تولید
ناخالص داخلی ایالات متحده لحاظ میشود.
اکنون، SAAB را که در واقع یک بخش از جنرال موتورز آمریکا است، در نظر بگیرید. SAAB
در حال حاضر مشغول تولید خودرو در سوئد است؛ ولی در آمریکا اتومبیل تولید نمیکند.
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی، SAAB را در محاسبه تولید ناخالص داخلی ایالات
متحده لحاظ نمیکنند، چراکه SAAB در ایالات متحده اتومبیل تولید نمیکند. با این
حال، SAAB در تعیین تولید ناخالص ملی باید لحاظ شود، زیرا تماماً متعلق به جنرال
موتورز است.
برای محاسبه تولید ناخالص از فرمول زیر استفاده می شود :
GNP = C + I + G + (X – I) + NFP
توجه کنید که به جز عنصر NFP این فرمول عملا مشابه با فرمول تولید ناخالص داخلی می
باشد. NFP نشان دهنده پرداخت فاکتورخالص است که به عنوان میزان کل پرداخت شده به
کارگران خارجی شاغل در کشور ، منهای ارزش کالاهای تولید شده توسط کارگران خارجی
تعریف شده است.
سیستم حسابهای ملی (SNA) ابتدا توسط وزارت بازرگانی
ایالات متحده در سال 1930 ایجاد شد. این سیستم پنج بخش اولیه را متقابلاً انحصاری
برای اقتصاد ایالات متحده تعریف میکند. هر یک از این پنج بخش میتواند به سطوح
مجزا تجزیه شود. اولین مجموعه حسابهای ملی توسط «سیمون کوزنتس» تهیه شد که شامل
بخشهای زیر است:
شرکت های غیر مالی
متشکل از شرکتهای متعلق به دولت یا سهامداران خصوصیاند که کالاها و یا خدمات
غیرمالی تولید میکنند.
شرکت های بزرگ مالی
همه شرکتهایی که خدمات مالی ارائه میکنند؛ که میتوانند متعلق به دولت و یا
سهامداران خصوصی باشند.
دولت
نهادهای قانونگذاری، مقامات قضایی و اجرایی که خدمات جمعی را معمولاً بدون پرداخت
هزینه اضافی و یا توسط یک هزینه اسمی به مالیاتدهندگان پرداخت میکند. آموزش و
پرورش عمومی یکی از نمونههای این بخش است.
خانوارها
به عنوان یک گروه از افراد تعریف میشوند که در یکجا ساکن هستند و درآمد را برای
عرضه کالا و خدمات برای کل گروه، سرمایهگذاری میکنند. بیشتر این مصرف به صورت
مواد غذایی و مسکن است.
موسسات غیر
انتفاعی در خدمت خانوار
بخش غیرانتفاعی متشکل از سازمانهایی است که کالا و خدمات به مؤسسات دیگر (و در
درجه اول خانوادهها) ارائه میکنند، اما به علت موقعیت غیرانتفاعیشان، به ایجاد
درآمد یا سود مالی برای افرادی که کالا و خدمات را تولید میکنند، مجاز نیستند.
امروز، SNA توسط بسیاری از کشورهای دیگر به تصویب رسیده است و به عنوان پایهای
برای اندازهگیری ارزش اقتصاد بازار استفاده میشود. به سبب سازگاربودن و داشتن
یکسری حسابهای پذیرفتهشده در سطح بینالمللی این امکان وجود دارد که نتایج تولید
ناخالص داخلی را با جزئیاتی که قابل مقایسه با سایر کشورها و اقتصادهای دیگر هست،
تولید کرد. سیستم 1993 از حسابهای ملی (SNA 1993) شامل ویرایشهای اوایل 1953 و
1968 است که عوامل تکنولوژیکی و اقتصادی جهانی را شامل میشود و همچون 50 سال گذشته
SNA در حال تکامل است.
سیستم حسابهای ملی توسط ائتلافی که شامل نمایندگی اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد،
بانک جهانی، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، و صندوق بینالمللی پول است، اداره
میشود.
چگونه اخبارتولید ناخالص داخلی / ملی
بر بازارها اثر می گذارد
|
بازار ارز
نتایج تولید ناخالص داخلی قوی نشاندهنده اقتصاد سالم است و نشان میدهد که ممکن
است ارزش یک ارز نسبت به ارز کشورهای با اقتصاد ضعیفتر، افزایش یابد و این ممکن
است به افزایش تقاضا برای آن ارز منجر شود.
بازار اوراق قرضه
هنگامیکه تولید ناخالص داخلی ضعیف است، سرمایهگذاران ممکن است دریابند که ابزار
درآمد ثابت، بازخورد بهتری نسبت به هر سهام یا ارز خارجی دارد. برعکس، هنگامیکه
اقتصاد در حال رشد است، سرمایهگذاران ممکن است اوراق قرضه خود را به نفع ارز خارجی
یا سهام کاهش دهند.
بازار بورس اوراق بهادار
هنگامی که گزارشهای متوالی تولید ناخالص داخلی، نشان میدهد که اقتصاد در حال
گسترش است، سرمایهگذاران اعتماد بیشتری به توانایی شرکتها برای شکوفایی هرچه
بیشتر پیدا میکنند. به همین دلیل، آمار تولید ناخالص داخلی میتواند فعالیت مطلوب
در بازار سهام را که به یک بازار صعودی منجر میشود افزایش دهد.
ارتباط با بازار
تولید ناخالص داخلی بسیار بالا یکی از دقیقترین شاخصهای سلامت اقتصادی کشور است و
مشتاقانه توسط معاملهگران و کارشناسان پیشبینی میشود.
دوره انتشار
آمار تولید ناخالص داخلی، ماهیانه بهروز رسانی میشوند اما هر سه ماه یک بار منتشر
میشوند.
تاثیر روی بازارها
تولید ناخالص داخلی تأثیر متوسط تا حد بالایی روی بازار دارد.
|