ژاپن_آمار مشترک اقتصادی

 

نرخ بهره شبانه بین بانکی بدون وثیقه

نرخ بهره شبانه بین بانکی بدون وثیقه، نرخ وامی است که برای وام های کوتاه مدت که معمولاً برپایه نرخ شبانه بین بانکها در سیستم بانکداری می باشد مطالبه می گردد. این نرخ بهره از ارزش بسیار بالایی برخوردار بوده چرا که بر روی نرخهای مطالبه شده توسط بانکها برای وام های تجاری تاثیر بسزایی می گذارد. بانک ژاپن از این نرخ به عنوان هدف اجرایی استفاده کرده و از توانایی آن برای نحوه عرضه پول استفاده می کند تا نرخ بهره را در یک شرایط مطلوب نگه دارد.بانکهای تجاری ژاپن اغلب به وجوه اضافی برای بستن معاملات روزانه نیاز دارند. به جای اینکه دارایی های خود را به صورت نقدینگی درآورند و یا حساب ذخیره خود را ببندند تمایل دارند که از نرخ بهره شبانه بین بانکی بدون وثیقه استفاده کنند یا از همان بازار شبانه که وجوه مورد نیاز را قرض گرفته تا معاملات روزانه را بتوانند ببندند.همانطور که از اسم آن پیداست ، وام های شبانه نیاز به وثیقه نداشته و بایستی تا ساعت 10 صبح فردای آن روز پرداخت گردد.یکی از راههایی که بانک ژاپن می تواند روی نرخ های شبانه تاثیر بگذارد اداره کردن سطوح نقدینگی میان روزی قابل دسترس داخل سیستم بانکی می باشد. نقدینگی میان روزی به وجوه مورد نیاز برای بانکهای تجاری جهت اداره اعمال روزانه می گویند و نیاز به این نقدینگی در صبح بیش از دیگروقتها می باشد. مخصوصاً برای آن بانکهایی که مجبور به باز پرداخت وام های بازار شبانه می باشند که قبلاً ذکر شد.بانک ژاپن این نقدینگی را از طریق حواله های بیش از اعتبار(اضافه برداشت) بدون بهره، فراهم می نماید.اضافه برداشت ها بایستی توسط وثیقه مناسب پشتیبانی گردد و کل اضافه برداشت ها باید تا آخر روز کاری بازپرداخت شوند.با تغییر شرایط وثیقه یا حتی سرمایه گذاری مشترک روی وجوه حواله های بیش از اعتبار قابل دسترس بانک ژاپن می تواند به طور مستقیم حواله های بی بهره را که سیستم بانکی معمولاً برای پوشش دادن به اوراق قرضه بازار شبانه استفاده می کند را کنترل نماید.برای مثال ،اگر بانک مرکزی بخواهد نرخ شبانه را افزایش دهد می تواند به سرمایه گذاری مشترک وجوه قابل دسترس برای حواله های بدون بهره بیفزاید این عمل به طور قطع تقاضا برای وام های شبانه را افزایش می دهد زیرا بانکهای تجاری می دانند که می توانند برای به کار انداختن دوباره وام های شبانه از حواله ها در صبح روز بعد استفاده کنند.با افزایش تقاضا برای وام های شبانه نرخها هم افزایش می یابد و به همان نسبت بانکها هم پیشنهاد مزایده خود را بالا می برند تا اینکه مطمئن شوند وجوه مورد نیاز را قبل از اتمام روز کاری دریافت کرده اند.از طرف دیگر اگر بانک بخواهد نرخ شبانه را کاهش دهد می تواند پولی که بدون بهره می باشد را کاهش دهد.بنابراین قرض گرفتن وجوه شبانه را کمی مشکل و به طور بالقوه گران تر می سازد.کاهش تقاضا باعث کاهش نرخ قرض شبانه می گردد.

نرخ رسمی پایه


نرخ رسمی پایه نرخی است که بانک ژاپن بر اساس آن وام هایی را برای موسسات مالی در سیستم بانکی فراهم می نماید.اصولا نرخ رسمی پایه توسط بانک برای ارائه وام های مستقیم به بانکهای تجاری تنظیم می شد.به هر حال در سال 1994 این نرخ به نرخ شناور تبدیل شد که مطابق با دیگر تسهیلات وام ها در دسترس موسسات مالی ژاپن از قبیل بازار بهره شبانه بین بانکی بدون وثیقه و قراردادهای باز خرید (که فروشنده تعهد ميکند کالا را بعد از فروش دوباره خريداري کند) قرار می گرفت.

اوراق بهادار با درآمد(سود) ثابت


سابقه بازده برای اوراق بهادار با درآمد (سود) ثابت را مشخص می کند،مثلاً اوراق قرضه 10 ساله. ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت در بازار ثانویه اوراق قرضه بسته به شرایط بازار در حال نوسان می باشد. همانطور که از نام آن مشخص است درآمد برای این گونه اسناد بر اساس نرخ بازگشت مشخص همراه با تاریخ سررسید برای اوراق قرضه ثابت می باشد.بازده بر اساس نرخهای بهره جاری ،زمان سررسید و اعتبار صادر کننده اوراق می باشد.برای مثال، معمولاً اوراق غیر دولتی سود بیشتری را شامل می شوند زیرا این اوراق با ریسک بیشتری نسبت به اوراق دولتی همراه می باشند و سرمایه گذاران توقع حق بیمه در برابر قبول این اوراق با ریسک بیشتر را دارند.علاوه بر این هر چه دوره این اوراق بیشتر باشد خطر از دست دادن ارزش آنها از لحاظ اختلاف نقدینگی بیشتر می شود. اصطلاح اسپرد به اختلاف بین بازده اوراق و نرخ های بهره کوتاه مدت بر می گردد. همانطور که نرخهای بهره بالا می رود بازده ثابت اوراق قرضه کم ارزش تر می شود چراکه نمی تواند خود را با افزایش نرخ بهره وفق داده و آن را جبران نماید که در نتیجه ارزش واقعی بازگشت سود کم می شود.اگر نرخهای بهره کوتاه مدت بالاتر از بازده قرار بگیرد سرمایه گذاران در واقع با یک اسپرد نقدینگی منفی مواجه می شوند.

منحنی بازده نرخهای repo توکیو


بازده قراردادهای باز خرید بین موسسات مالی از شبانه گرفته تا سالیانه می باشد. قراردادهای باز خرید یا همان repo قراردادهائی هستند که به موجب آن یک طرف موافقت می کند تا به طرف دیگر اوراق قرضه بدهد وبا این توافق که پس از به اتمام رسیدن تاریخ سررسید اوراق و با قیمتی که از قبل تعیین شده است آنها را دوباره از او بخرد.درمورد موسسه های مالی repo ها شامل وام های نقدی و بر اساس نرخهای شبانه می باشد. بانکهای تجاری اغلب برای انجام کارهای روزانه به وجوه کوتاه مدت نیاز دارند و پیش از آن به دارایی های نقدی و ترجیحا وارد قرارداد repo با بانک دیگری می شوند. بانکهای قرض دهنده مجاز هستند تا هر مقدار که دوست دارند پرداخت نمایند. اما اگر بخواهند با دیگر بانکها رقابت کنند باید نرخ های REPO نسبتاً ثابت باشد.بانکهایی که به این روش از وجوه خود استفاده می کنند معمولاً موسسه هایی را دایر می کنند تا حساب های سپرده باز کرده و برگشت این وجوه به مقدار زیادتر به این حساب ها واریز گردد.علاوه بر برگشت پول به میزان بالاتر، ریسک کمی برای بانکهای قرض دهنده وجود دارد چرا که مدت کمی برای بانکهای قرض گیرنده تا زمان سررسید REPO باقی می ماند تا بخواهند از پرداخت بدهی خود کوتاهی کنند. منحنی بازده نرخ های REPO ، بازده برای REPO هایی با مدت زمان متفاوت از قراردادهای شبانه گرفته تا مدت زمان یکسال را به تصویر می کشد.برای اینکه بتوان بازده نرخ را برای این اندیکاتور محاسبه کرد ، بانکهای قرض دهنده بازده هایی را با جزئیات سررسید آنها برای بانک ژاپن فراهم کرده در حالیکه 15% حد بالا و پایین برداشته می شود، سپس بانک از این بازده ها میانگین گرفته تا به یک نقطه مشخص برای هر دوره REPO برسد.

منحنی بازده


این منحنی، بازده ابزار درآمد ثابت را نشان می دهد. شکل منحنی رابطه بین بازده مورد انتظار و زمان سر رسید را نشان می دهد. بازده اوراق قرضه بر پایه مدت زمان اوراق قرضه (یعنی بر اساس زمان سر رسید) و همچنین اعتبار صادر کننده آن می باشد. به منظور جذب سرمایه گذاران ، صادرکنندگان اوراق قرضه غیر دولتی باید بازده بالاتری را پیشنهاد دهند چراکه این اوراق ریسک بیشتری نسبت به اوراق قرضه با پشتوانه دولتی دارند و سرمایه گذاران انتظار نوعی حق بیمه در ازای پذیرش این ریسک اضافی را دارند.
همچنین اوراق قرضه بلند مدت در معرض خطر از دست دادن ارزش خود از طریق کاهش اسپرد نقدینگی هستند. این اصطلاح اشاره به اختلاف بین بازده و نرخ بهره کوتاه مدت دارد. همانطور که نرخ بهره افزایش پیدا می کند، بازده یک اوراق قرضه ارزش کمتری پیدا می کند چراکه به اندازه کافی بالا نمی باشد که نرخ بهره در حال افزایش را جبران کند ، که موجب کاهش ارزش واقعی بازده میشود. اگر نرخ بهره کوتاه مدت تا بالای منحنی بازده افزایش پیدا کند، در واقع سرمایه گذار دارای یک اسپرد نقدینگی منفی هستند.

منحنی بازده نرمال

اصطلاح منحنی بازده "نرمال" منحنی می باشد که به صورت مقعر به سمت بالا می باشد. این نشان دهنده افزایش بازده (محور طولها) بر حسب افزایش زمان سرسید (محور عرض ها) می باشد. این مطابق نظریه APT است که می گوید هرچقدر مدت سر رسید طولانی تر باشد، بازده افزایش می یابد. این رویکرد باعث تشویق سرمایه گذارانی که مایل به نگه داشتن پول خود در اوراق قرضه بلند مدت با وجود افزایش خطراتی که پیشتر گفته شد، می باشند.

منحنی مسطح

یک منحنی بازده مسطح وقتی بوجود می آید که اساسا بازده برای تمامی سر رسیدها یکسان باشد. این نشان می دهد که سرمایه گذاران حاضر به پذیرش بازده روی ابزارهای بلند مدت هستند .این ابزارها شامل حق کارمزد بالاتری از بازده کوتاه مدت فعلی نمی باشند. سرمایه گذاران فقط در صورتی این را می پذیرند که احساس کنند که اقتصاد ظرفیت کمی برای رشد و احتمال کمی در افزایش نرخ بهره کوتاه مدت خواهد داشت .

منحنی بازده معکوس

منحنی بازده معکوس که دامنه آن شیب نزولی در طول زمان دارد نشان دهنده یک چشم انداز منفی برای بازار در آینده هست و می تواند بر شروع رکود اقتصادی طولانی مدت و یا بحران اقتصادی دلالت داشته باشد. منحنی بازده معکوس بدبینی بیشتری را در دراز مدت نسبت به منحنی مسطح به همراه دارد -- تا آنجا که در واقع بازده اوراق قرضه دراز مدت کمتر از بازده کوتاه مدت (اسپرد نقدینگی منفی) قرار می گیرد. این امر بدین مفهوم است که سرمایه گذاران با اعتقاد به این که بازده به طور چشمگیری در مواجهه با بدتر شدن اقتصاد پایین می آید، مایل به سرمایه گذاری در نرخ جاری هستند.

منحنی خمیده

یک منحنی خمیده هنگامی رخ میدهد که هر دو بازده کوتاه و بلند مدت با هم برابر باشند، اما بازده میان مدت بالاتر باشد .این می تواند نشان دهنده این باشد که ممکن است اقتصاد وارد دوره ای از رشد شده باشد اما انتظار نمی رود این رشد برای دراز مدت پابر جا باشد.

تولید ناخالص داخلی


تولید ناخالص داخلی ارزش کل همه کالاها و خدمات تولید شده در داخل مرزهای یک کشور بخصوص برای یک مدت زمان معین می باشد. هر چیز تولید شده در کشور بدون توجه به ملیت مالکیت شرکت های تولید کالا برای تولید کالا استفاده می شود – به طور خلاصه، اگر در درون مرزهای کشور تولید شده باشد، به عنوان بخشی از تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود.افزایش در تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص مثبت ارزیابی می شود که نشان میدهد اقتصاد در حال رشد می باشد.این امر معمولاً منجر به افزایش تقاضا برای دلار می شود و می تواند به عنوان افزایش ارزش این ارز در بازار مشاهده شود. هنگامی که ارزش تولید کشور افزایش می یابد، آنگاه یک افزایش مشابه در نیروی کار و به احتمال زیاد به اشتغال بیشتر و درآمد بالاتر منتج میشود.
با این وجود یکسری کاستی ها در این فرض وجود دارد، چراکه کار داوطلبانه و همچنین کار انجام شده در اقتصاد زیر زمینی در محاسبات اصلی تولید ناخالص داخلی لحاظ نمی شود. در این مورد، کار انجام شده "به صورت زیر میزی" یا تبادلات برای سایر کالاها و خدمات قسمتی از نتیجه تولید ناخالص داخلی نمی باشد.

تولید ناخالص داخلی واقعی در مقابل تولید ناخالص داخلی اسمی


هنگامی که ارزش کالا و خدمات در یک بازه زمانی با بازه زمانی دیگر مقایسه می شود، تغییرات در نرخ تورم می تواند به اختلاف بین نتایج چندگانه تولید ناخالص داخلی منجر شود. به منظور روشن شدن این مطلب که آیا تورم در آن لحاظ شده است یا نه، اقتصاددانان از واژه تولید ناخالص داخلی واقعی برای نشان دادن نتایج تولید ناخالص داخلی که بر اساس تورم تنظیم شده است استفاده می کنند. این مقداری می باشد که به بهترین وجه اقتصاددانان قادر می سازد که تعیین کنند که آیا اقتصاد در یک بازه زمانی افزایش داشته است یا کاهش .ارقام تولید ناخالص داخلی که با تورم تنظیم نشده اند ، معمولا به عنوان میزان تولید ناخالص داخلی اسمی یا تولید ناخالص داخلی دلار رایج شناخته می شوند.

تولید ناخالص نسبی


درصد تغییرات در تولید ناخالص داخلی را اندازه گیری می کند ( یعنی کل ارزش کالاها و خدمات تولید شده در کشور) از زمان دوره گزارش قبلی . هنگام محاسبه GDP هر چیزی که در داخل کشور تولید شده بدون د ر نظر گرفتن ملیت مالک کارخانه های سازنده کالا به حساب می آید. به طور خلاصه ، اگر آن در داخل کشور تولید شود در محاسبه GDP ، به حساب می آید.افزایش در GDP (تولید ناخالص داخلی ) به عنوان یک فاکتور مثبت محسوب می گردد که نشان می دهد اقتصاد در حال رشد می باشد.این عامل باعث افزایش تقاضا برای ارز دلار گشته و باعث افزایش ارزش آن در بازار فارکس می گردد.هر چقدر که ارزش تولید کشور بالاتر می رود نیروی کاری هم افزایش پیدا کرده و اشتغال بیشتر می شود در نتیجه بر درآمد کشور افزوده می گردد. به هر حال نقص هایی هم در این فرضیه وجود دارد طوریکه کار داوطلبانه و کار به اصطلاح اقتصاد زیر زمینی در محاسبات اصلی GDP به حساب نمی آیند.در این حالت،کار انجام گرفته شده کار زیر میزی بوده و یا کارانجام شده برای مبادله کالاها یا خدماتی که جزو نتایج GDP نمی باشند نیز محسوب می شود.

نرخ بیکاری


درصد افرادی که آمادگی لازم برای انجام کار را داشته و در حال حاضر به دنبال آن هستند که استخدام شوند اما قادر نیستند که این موقعیت را فراهم کنند. افزایش بیکاری به عنوان یک فاکتور منفی محسوب می شود که حاکی از احتمال کاهش در مخارج مصرف کننده می باشد. براساس این گزارش،اصطلاح بیکار به اشخاصی که در طی دوره این بررسی، در سن کار بوده ولی هیچ گونه دستمزدی برای فعالیتهای خود چه به صورت شغل آزاد و چه به صورت دیگر نداشته اند،گفته می شود.همچنین باید در نظر داشت که این بررسی برای افرادی است که در جامعه حضور داشته و فعالانه به دنبال استخدام بوده اند منظور می شود.
دانش آموزان و خانه داران هم اگر مانند دیگر افراد جامعه که به صورت تمام وقت مشغول به کار هستند و شامل شرایط گفته شده در بالا می باشند ، در آن صورت شاغل محسوب می شوند در غیر اینصورت اگر فقط کاری را انجام می دهند که در مقابل دستمزدی دریافت کنند باز هم به عنوان بیکار محسوب می شوند.مثلا" اگر یک دانش آموزی که هم اکنون در سن کار می باشد ولی هنوز استخدام نشده است و در پی کار می باشد بیکار به حساب می آید. تاثیر آشکار افزایش بیکاری بر کاهش میزان هزینه مصرف کننده بر همه کس روشن است، چرا که کاهش در دستمزد باعث این رویداد می گردد.علاوه بر این کارگرانی که در حال حاضر مشغول به کار هستند اما در مورد باقی ماندن در سر کار خود مطمئن نیستند هزینه های مصرفی خود را به منظور بالا بردن پس اندازها کاهش داده تا اگر از کار برکنار شدند آمادگی لازم برای گذران زندگی را داشته باشند.این عمل بیشتر باعث کاهش میزان هزینه مصرف کننده شده و اخراج کارکنان توسط کارفرمایان نه به دلیل بی کفایتی بلکه به خاطر اینکه شرکت با مشکلات مالی همراه می باشد را افزایش می دهد.

افراد شاغل


تمام افراد شاغل در حال حاضر را نشان می دهد که شامل افراد دارای مشاغل آزاد هم می گردد. این نمودار تغییرات ماهیانه تعداد افراد شاغل را نشان می دهد هر گونه استاندارد استخدامی به عنوان یک اندیکاتور مهم در مورد سلامت اقتصاد محسوب می شود چراکه استخدام می تواند بر روی شاخص مخارج مصرف کننده تاثیر بگذارد.اگر استخدام به طرز قابل قبولی عمل کند و ضریب اطمینان کارگر از اینکه کار او مداوم است بالا رود آنگاه مخارج مصرف کننده نیز مطلوب باقی می ماند. به هر حال اگراستخدام کاهش پیدا کند باید انتظار داشت که مخارج مصرف کننده هم کاهش یابد.
علاوه بر این کارگرانی که در حال حاضر مشغول به کار هستند اما در مورد باقی ماندن در سر کار خود مطمئن نیستند هزینه های مصرفی خود را به منظور بالا بردن پس اندازها کاهش داده تا اگر از کار برکنار شدند آمادگی لازم برای گذران زندگی را داشته باشند.این عمل بیشتر باعث کاهش میزان هزینه مصرف کننده شده و اخراج کارکنان توسط کارفرمایان نه به دلیل بی کفایتی بلکه به خاطر اینکه شرکت با مشکلات مالی همراه می باشد را افزایش می دهد.

تولید صنعتی


تغییرات دوره ای در صنایع اولیه (کشاورزی ، ماهیگیری ، معدن) و ثانویه (ساخت و تولید) و صنایع ثالث (فراهم کردن خدمات برای مشتریان نهایی ) را اندازه گیری می کند.افزایش نسبت به دوره قبل به عنوان یک عامل مثبت تلقی شده و نشان دهنده رشد در اقتصاد می باشد. صنایع نامبرده در این زمره همگی از اقتصاد کل منطقه جدایی ناپذیر می باشند.یک بخش بزرگ از جمعیت در این بخشها مشغول به فعالیت می باشند و رشد مداوم این بخشها دلالت بر استخدام دائمی کارکنان آن دارد.به عنوان یک شاخص اقتصادی،تولید صنعتی مخصوصا" نقش سازنده ای را ایفا می کند زیرا این صنایع فورا" به تغییرات اقتصادی پاسخ می دهند.برای مثال هنگامیکه اقتصاد در حال رشد می باشد،تقاضای مصرف کننده برای کالاهای ساخته شده معمولا" افزایش می یابد که این خود باعث می گردد که نیاز به انرژی برای به کار انداختن کارخانه ها و تسهیلات دیگر افزایش یابد.در حالت عکس تقاضای مصرف کننده برای کالاهای بادوام کاهش پیدا کرده و این عامل فورا" باعث کاهش در ساخت و نیازهای انرژی می گردد.

تولید صنعتی نسبی


تغییرات دوره ای در صنایع اولیه (کشاورزی ، ماهیگیری ، معدن) و ثانویه (ساخت و تولید) و صنایع ثالث (فراهم کردن خدمات برای مشتریان نهایی ) را اندازه گیری می کند.افزایش نسبت به دوره قبل به عنوان یک عامل مثبت تلقی شده و نشان دهنده رشد در اقتصاد می باشد. صنایع نامبرده در این زمره همگی از اقتصاد کل منطقه جدایی ناپذیر می باشند.یک بخش بزرگ از جمعیت در این بخشها مشغول به فعالیت می باشند و رشد مداوم این بخشها دلالت بر استخدام دائمی کارکنان آن دارد.به عنوان یک شاخص اقتصادی،تولید صنعتی مخصوصا" نقش سازنده ای را ایفا می کند زیرا این صنایع فورا" به تغییرات اقتصادی پاسخ می دهند.برای مثال هنگامیکه اقتصاد در حال رشد می باشد،تقاضای مصرف کننده برای کالاهای ساخته شده معمولا" افزایش می یابد که این خود باعث می گردد که نیاز به انرژی برای به کار انداختن کارخانه ها و تسهیلات دیگر افزایش یابد.در حالت عکس تقاضای مصرف کننده برای کالاهای بادوام کاهش پیدا کرده و این عامل فورا" باعث کاهش در ساخت و نیازهای انرژی می گردد.

شاخص تجاری خرده فروشی


تغییرات در ارزش کل کالاها و خدمات فروخته شده در هر ماه به صورت خرده فروشی را بیان می کند.و به عنوان یک وسیله جهت اندازه گیری میزان مصرف که منجر به تورم می گردد مورد استفاده قرار می گیرد همچنین شاخص تجاری خرده فروشی باعث درک ضریب اطمینان مصرف کننده می شود.مخارج مصرف کننده یکی ازمهمترین شاخصهایی است که به ضریب اطمینان مصرف کننده ها در اقتصاد اشاره دارد.هنگامیکه افراد ازماندن در سر کار خود مطمئن می گردند و شرایط اقتصادی مورد مطلوب آنهاست مخارج خرده فروشی افزایش می یابد. هنگامیکه ضریب اطمینان مصرف کننده پایین است مخارج خرده فروشی اولین جایی است که تحت تاثیر قرار می گیرد و به صورت کاهش در شاخص تجاری خرده فروشی خود را نمایان می سازد. در رابطه با تورم ،افزایشهای متوالی در شاخص تجاری خرده فروشی می تواند ورود فشارهای تورم به اقتصاد را نشان دهد و این با ارزیابی دیگر شاخصها می تواند مورد تصدیق قرار گیرد به خصوص شاخص قیمت مصرف کننده.هنکامیکه شاخص مخارج مصرف کننده افزایش می یابد بانک مرکزی معمولا" نرخهای بهره را افزایش می دهد این کار باعث می شود تا هزینه پول قرض گرفته شده افزایش یافته و این کار باعث می شود تا مخارج مصرف کننده کاهش یابد.

شاخص نسبی خرده فروشی


تغییرات در ارزش کل کالاها و خدمات فروخته شده در هر ماه به صورت خرده فروشی را بیان می کند.و به عنوان یک وسیله جهت اندازه گیری میزان مصرف که منجر به تورم می گردد مورد استفاده قرار می گیرد همچنین شاخص تجاری خرده فروشی باعث درک ضریب اطمینان مصرف کننده می شود.مخارج مصرف کننده یکی ازمهمترین شاخصهایی است که به ضریب اطمینان مصرف کننده ها در اقتصاد اشاره دارد.هنگامیکه افراد ازماندن در سر کار خود مطمئن می گردند و شرایط اقتصادی مورد مطلوب آنهاست مخارج خرده فروشی افزایش می یابد. هنگامیکه ضریب اطمینان مصرف کننده پایین است مخارج خرده فروشی اولین جایی است که تحت تاثیر قرار می گیرد و به صورت کاهش در شاخص تجاری خرده فروشی خود را نمایان می سازد. در رابطه با تورم ،افزایشهای متوالی در شاخص تجاری خرده فروشی می تواند ورود فشارهای تورم به اقتصاد را نشان دهد و این با ارزیابی دیگر شاخصها می تواند مورد تصدیق قرار گیرد به خصوص شاخص قیمت مصرف کننده.هنکامیکه شاخص مخارج مصرف کننده افزایش می یابد بانک مرکزی معمولا" نرخهای بهره را افزایش می دهد این کار باعث می شود تا هزینه پول قرض گرفته شده افزایش یافته و این کار باعث می شود تا مخارج مصرف کننده کاهش یابد.

شاخص نسبی خرده فروشی


در صد تغییر در شاخص تجاری خرده فروشی نسبت به دوره قبل را اندازه گیری نموده و تغییرات در ارزش کل کالاها و خدمات فروخته شده در هر ماه به صورت خرده فروشی را بیان می کند.و به عنوان یک وسیله جهت اندازه گیری میزان مصرف که منجر به تورم می گردد مورد استفاده قرار می گیرد همچنین شاخص تجاری خرده فروشی باعث درک ضریب اطمینان مصرف کننده می شود.مخارج مصرف کننده یکی ازمهمترین شاخصهایی است که به ضریب اطمینان مصرف کننده ها در اقتصاد اشاره دارد.هنگامیکه افراد ازماندن در سر کار خود مطمئن می گردند و شرایط اقتصادی مورد مطلوب آنهاست مخارج خرده فروشی افزایش می یابد. هنگامیکه ضریب اطمینان مصرف کننده پایین است مخارج خرده فروشی اولین جایی است که تحت تاثیر قرار می گیرد و به صورت کاهش در شاخص تجاری خرده فروشی خود را نمایان می سازد. در رابطه با تورم ،افزایشهای متوالی در شاخص تجاری خرده فروشی می تواند ورود فشارهای تورم به اقتصاد را نشان دهد و این با ارزیابی دیگر شاخصها می تواند مورد تصدیق قرار گیرد به خصوص شاخص قیمت مصرف کننده.هنگامیکه شاخص مخارج مصرف کننده افزایش می یابد بانک مرکزی معمولا" نرخهای بهره را افزایش می دهد این کار باعث می شود تا هزینه پول قرض گرفته شده افزایش یافته و این کار باعث می شود تا مخارج مصرف کننده کاهش یابد.

نرخ بهره پايه( بانک)


نرخ مبنا برای وام های بازرگانی در سیستم بانکداری ژاپن می باشد.نرخ بهره پایه یک اصطلاح عمومی بوده که توسط بسیاری از کشورها برای بهترین مشتریان رزرو می شود.دیگر نرخها به صورت نرخ بهره پایه بعلاوه 2 یا 3 بیان می شود و معنی آن اینست که این نرخ توسط نرخ بهره پایه جاری به علاوه 2 یا 3 امتیاز به ترتیب می باشد.

شاخص توليد بخش خدمات ژاپن


درصد تغییردر تولید صنایع معین شده داخلی را اندازه گیری می کند.این شاخص شامل تولیدات صادر شده نمی شود و فقط روی صنایعی که نیازهای داخلی را فراهم می کنند نیز متمرکز شده است.اطلاعات راجع به کلی فروشی ها و خرده فروشی ها در این شاخص گنجانده شده اند که در واقع بازخوردی است از خدمات مالی ، مراقبتهای بهداشتی ،املاک و مستغلات و برنامه های سودمند از قبیل سیستم نیروگاههای تولیدی انرژی هسته ای ژاپن.

شاخص نسبی توليد بخش خدمات ژاپن


درصد تغییردر تولید صنایع معین شده داخلی را اندازه گیری می کند.این شاخص شامل تولیدات صادر شده نمی شود و فقط روی صنایعی که نیازهای داخلی را فراهم می کنند نیز متمرکز شده است.اطلاعات راجع به کلی فروشی ها و خرده فروشی ها در این شاخص گنجانده شده اند که در واقع بازخوردی است از خدمات مالی ، مراقبتهای بهداشتی ،املاک و مستغلات و برنامه های سودمند از قبیل سیستم نیروگاههای تولیدی انرژی هسته ای ژاپن.

شاخص بهاي کالاهاي شرکتي داخلي


درصد تغییر در قیمت کالاهای خریداری شده و یا فروخته شده توسط شرکتهای ژاپن را اندازه گیری می نماید. این اطلاعات می تواند برای ارزیابی کل عرضه و تقاضای کالاهای خریداری شده و یا تولید شده برای بازار داخلی استفاده شود.شاخص بهای کالاهای شرکتهای داخلی (DCGPI) قیمتهای به دست آمده توسط کالاهای خریداری شده و یا فروخته شده که از طریق شرکتهای داخلی انجام می شود را ارزیابی می کند. قیمتها اصولا هنگامی که کالاها توسط تولیدکنندگان یا عمده فروش ها به مقصدی که شامل خرده فروشی های داخلی می شود حمل می گردد ، حساب می شوند.

شاخص نسبی بهاي کالاهاي شرکتي داخلي


درصد تغییر در قیمت کالاهای خریداری شده و یا فروخته شده توسط شرکتهای ژاپن را اندازه گیری می نماید. این اطلاعات می تواند برای ارزیابی کل عرضه و تقاضای کالاهای خریداری شده و یا تولید شده برای بازار داخلی استفاده شود.شاخص بهای کالاهای شرکتهای داخلی (DCGPI) قیمتهای به دست آمده توسط کالاهای خریداری شده و یا فروخته شده که از طریق شرکتهای داخلی انجام می شود را ارزیابی می کند. قیمتها اصولا هنگامی که کالاها توسط تولیدکنندگان یا عمده فروش ها به مقصدی که شامل خرده فروشی های داخلی می شود حمل می گردد ، حساب می شوند.

 شاخص بهای مصرف کنندهCPI


درصد تغییر در شاخص بهای مصرف کننده از گزارش دوره قبلی را اندازه گیری کرده و به عنوان یکی از موثرترین ابزار محاسبه تورم در اقتصاد کشور محسوب می گردد. CPI تحلیل میزان مصرف کننده از هزینه انجام شده برای خرید یک سبد کالا و خدمات بوده که ارزش شاخص اولیه آن از 100 حساب می شود.برای مثال وقتی CPI در حال حاضر 112 می باشد بدان معناست که اکنون اگر بخواهیم سبد کالایی را که در گذشته CPI آن 100 بوده است را بخریم باید 12% بیشتر بپردازیم .با مقایسه ماهانه CPI شما می توانید به آسانی تغییرات قدرت خرید مصرف کننده را ماه به ماه ارزیابی کنید. در حالیکه تورم یک بخش مهم از رشد اقتصادی می باشد. اما تورم بیش از 2% زیان آور است چراکه قدرت خرید توسط ارز ملی را پایین می آورد.هنگامیکه تورم بالانگران کننده می شود سرمایه گذاران ارز را رها کرده و به دنبال دیگر فرصتهای سرمایه گذاری می باشند.

 شاخص نسبی بهای مصرف کننده ( CPI نسبی)


در صد تغییر در شاخص اصلی بهای مصرف کننده را از دوره قبل اندازه گیری می کند. CPI ، تحلیل میزان مصرف کننده از هزینه انجام شده برای خرید یک سبد کالا و خدمات بوده که ارزش شاخص اولیه آن از 100 حساب می شود.برای مثال وقتی CPI در حال حاضر 112 می باشد بدان معناست که اکنون اگر بخواهیم سبد کالایی را که در گذشته CPI آن 100 بوده است را بخریم باید 12% بیشتر بپردازیم .با مقایسه ماهانه CPI شما می توانید به آسانی تغییرات قدرت خرید مصرف کننده را ماه به ماه ارزیابی کنید. هنگام محاسبه CPI اصلی اطلاعاتی که فرض می شود بی ثبات هستند برای جلوگیری از منحرف کردن نتایج نهایی حذف می گردند که این اطلاعات بی ثبات ممکن است تنها یک یا دو بخش را شامل شود.بهای غذا و انرژی شامل این محاسبات نمی شود اما دولت ژاپن انرژی را در محاسبه CPI اصلی به حساب می آورد. باتوجه به این نکته که ژاپن سومین کشور مصرف کننده نفت خام در جهان است و بسیار به واردات این محصول جهت رفع نیازهایش متکی است این بدان معناست که پرش هاي شديد و ناگهاني قيمت نفت خام می تواند یک تاثیر بسزایی روی شاخص بهای مصر ف کننده ژاپن داشته باشد.

شاخص نسبی بهای مصرف کننده به استثنای نرخ اجاره مفروض


شاخص قیمت مصرف کننده اما بدون در نظر گرفتن هزینه اجاره مفروض را محاسبه می نماید. هزینه اجاره مفروض،یک مقدار مشخصی است که مالک جهت اشغال ملکی که در آن زندگی می کند در نظر می گیرد. CPI تحلیل میزان مصرف کننده از هزینه انجام شده برای خرید یک سبد کالا و خدمات بوده که ارزش شاخص اولیه آن از 100 حساب می شود. برای مثال وقتی CPI در حال حاضر 112 می باشد بدان معناست که اکنون اگر بخواهیم سبد کالایی را که در گذشته CPI آن 100 بوده است را بخریم باید 12% بیشتر بپردازیم .با مقایسه ماهانه CPI شما می توانید به آسانی تغییرات قدرت خرید مصرف کننده را ماه به ماه ارزیابی کنید.CPI بدون در نظر گرفتن محاسبات مربوط به اجاره مفروض به حساب می آید به صورت تئوری اگر بخواهیم تعریف کنیم می گوییم هزینه اجاره مفروض مربوط به ملکی شده که اکنون مالک در آن زندگی می کند و فرض می کند که اگر این ملک مال خودش نبود بایستی آن را پرداخت می کرد.این هزینه بر اساس نرخ اکنون بازار می باشد که برای اقامت در ملکی با همه مشخصات شبیه به ملک حاضر از جمله اندازه ، محل ، و ارزش محاسبه می گردد.

شاخص اصلی بهای مصرف کننده


در صد تغییر در شاخص اصلی بهای مصرف کننده را از دوره قبل اندازه گیری می کند. CPI تحلیل میزان مصرف کننده از هزینه انجام شده برای خرید یک سبد کالا و خدمات بوده که ارزش شاخص اولیه آن از 100 حساب می شود.برای مثال وقتی CPI در حال حاضر 112 می باشد بدان معناست که اکنون اگر بخواهیم سبد کالایی را که در گذشته CPI آن 100 بوده است را بخریم باید 12% بیشتر بپردازیم .با مقایسه ماهانه CPI شما می توانید به آسانی تغییرات قدرت خرید مصرف کننده را ماه به ماه ارزیابی کنید. هنگام محاسبه CPI اصلی اطلاعاتی که فرض می شود بی ثبات هستند برای جلوگیری از منحرف کردن نتایج نهایی حذف می گردند که این اطلاعات بی ثبات ممکن است تنها یک یا دو بخش را شامل شود.بهای غذا و انرژی شامل این محاسبات نمی شود اما دولت ژاپن انرژی را در محاسبه CPI اصلی به حساب می آورد. با
توجه به این نکته که ژاپن سومین کشور مصرف کننده نفت خام در جهان است و بسیار به واردات این محصول جهت رفع نیازهایش متکی است این بدان معناست که پرش هاي شديد و ناگهاني قيمت نفت خام می تواند یک تاثیر بسزایی روی شاخص بهای مصر ف کننده ژاپن داشته باشد.

تراز تجاری


کل ارزش واردات و کل ارزش صادرات در یک دوره گزارش شده را با هم مقایسه می کند.ارزش منفی نشان می دهد که کالاها بیشتر وارد شده اند تا صادر(کسری تجاری)، برعکس ، یک تراز تجاری مثبت به معنای آن است که صادرات از واردات پیشی گرفته (مازاد تجاری).این گزارش توسط سرمایه گذاران ارز مورد استفاده قرار می گیرد که میزان تقاضا برای ارز را نشان می دهد.حالت مازاد تجاری یا کاهش کسری تجاری نسبت به ماه قبل به طور طبیعی نشان از آن دارد که کشورهای وارد کننده کالا بایستی ارز خود را به صورت ارز داخلی کشور عرضه کننده کالا در آورند.و این باعث افزایش تقاضا برای ارز داخلی شده که در نتیجه باعث افزایش ارزش آن می گردد.
در حالت کسری تجاری یا روند کاهش دهنده مازاد تجاری ، کشور وارد کننده بایستی بیشتر ارز خود را به ارز کشوری که از آنجا کالا خریداری می کند تبدیل کند.این عامل باعث افزایش عرضه ارز داخلی در بازار فارکس گشته که موجب می شود تا ارز داخلی ارزش خود را نسبت به دیگر ارز ها از دست بدهد.

حساب جاری


کل سرمایه ورودی جدید به کشور را نشان داده و به عنوان تراز تجاری (یعنی صادرات منهای واردات به علاوه پرداختهای خالص ورودی شامل بهره و سود سهام به علاوه تمام انتقالات یک جانبه شامل کمکهای خارجی و مالیاتها و هدایای یک طرفه) تلقی می شود.اگر عدد به دست آمده مثبت باشد، مازاد حساب جاری را و اگر منفی باشد کسری حساب جاری را نشان می دهد. توجه داشته باشید که کسری حساب جاری یعنی اینکه پول بیشتری به شکل صادرات و یا انتقالات دیگر نسبت به ورود آن به کشور، از کشور خارج شده است.