آمار مشترک اقتصادی نیوزلند

 

نرخ بهره رسمی


  نرخ بهره رسمی نرخ بهره مبنا تنظیم شده توسط بانک مرکزی نیوزلند می باشد و مهمترین وسیله بانکی برای اعمال سیاست پولی می باشد. بانک مرکزی نیوزلند (RBNZ) وجوهی را به موسسه های مالی در سیستم بانکی نیوزلند به صورت نرخ بهره رسمی قرض داده که روی نرخ بهره هایی که بانکهای تجاری از مشتریان مطالبه می کنند تاثیر می گذارد. بهره هایی را کهRBNZ به خاطر سپردن وجوه نزد بانک به بانک می پردازد یک چهارم نرخ بهره رسمی OCR می باشد.RBNZ از نرخ بهره رسمی برای اداره کردن نرخ های تجاری استفاده می کند برای مثال اگر RBNZ بخواهد نرخ های وام را پایین بیاورد می تواند OCR را کاهش داده و وجوه بیشتری در دسترس بانکهایی که می توانند به مشتریان وام بدهند قرار دهد.با کاهش نرخ بهره برای وامهای کوتاه مدت موسسه های مالی می توانند نرخهای تجاری را کاهش داده و باز هم به سود برسند. البته RBNZ می تواند همین روش را برای افزایش نرخ بهره ها استفاده کند که این عامل شاید پاسخی باشد برای مخارج مصرف کننده افزایش یافته و ترسهای به وجود آمده به خاطرپدید آمدن فشارهای تورمی که تاثیر مخربی روی اقتصاد دارد.در این حالت بانک OCR را افزایش داده که این اتفاق باعث می شود تا هزینه وامهای کوتاه مدت برای موسسات مالی سنگین تر شود و نرخهای تجاری به منظور پوشش نرخ بهره رسمی جدید افزایش یابد. بانک مرکزی نیوزلند نرخهای بهره رسمی را به عنوان روش اصلی سیاست پولی خود در سال 1999 برگزید.RBNZ نرخ بهره رسمی را هشت بار در سال مورد بررسی قرار می دهد تا به این نتیجه می رسد که آیا نرخ بهره ثابت بماند یا نه. تغییرات نرخ OCR خارج از این تواریخ به ندرت اتفاق می افتد مگر در شرایط استثنایی که نمونه آن بعد از حمله یازدهم سپتامبر هنگامیکه RBNZ نرخ را تا 50% پایین آورد اتفاق افتاد که این اتفاق خارج از تاریخ برنامه زمان بندی شده بوده و هدف آن تشویق مخارج در اقتصاد بود.نرخ ها از ماه مارس سال بعد از آن به تدریج افزایش پیدا کردند.


نرخ رسمی بین بانکی


نرخ بهره مطالبه شده برای وام های کوتاه مدت بین بانکی در سیستم بانکی نیوزلند می باشد. موسسات مالی نیوزلند که نیاز به وجوه کوتاه مدت دارند دو منبع جهت مراجعه برای دریافت وام در اختیارشان قرار داده شده است یکی بانک مرکزی نیوزلند (RBNZ) و دیگری دریافت وام به طور مستقیم از بانکها که در سیستم وام دهی بین بانکی شرکت کرده اند می باشد.وام های فراهم شده توسط RBNZ معادل با نرخ بهره رسمی OCR که توسط بانک مرکزی نیوزلند تنظیم شده است نیز مطالبه می گردد.در حالیکه وام های گرفته شده از طریق سیستم بین بانکی بر حسب نرخ بین بانکی رسمی مطالبه می گردد.به خاطر اینکه بانک مرکزی نرخ بهره رسمی را تنظیم می کند و منابع وسیعی دارد که از آن می تواند آنرا استخراج کند در نتیجه نرخ بهره رسمی نرخ بهره مبنای کشور نیوزلند می باشد. به منظور آنکه بتوان به عنوان رقیب باقی ماند نرخ بین بانکی بایستی خیلی نزدیک به نرخ بهره رسمی باشد در غیر اینصورت بانکها تنها از بانک مرکزی وام می گیرند. برعکس بانکهای وام دهنده اصولا نرخ وام هایی که ارائه می دهند کمتر از بانک مرکزی نیست زیرا آنها می توانند به جای آن به بانک مرکزی وام داده و نرخ بهره رسمی که همیشه یک چهارم درصد زیر نرخ بهره رسمی می باشد را دریافت نمایند. اصولا بانک مرکزی به منظور تاثیر روی دیگر نرخهای درون سیستم بانکی نیوزلند می تواند هر مقدار که لازم است هم وام داده و هم وام بگیرد.که این عامل باعث می شود تا بانک مرکزی بتواند نرخهای بهره را اداره نماید.


اوراق قرضه با درآمد ثابت


اوراق قرضه با درآمد ثابت (یعنی باندها) بازدهی و زمان سررسید مشخص شده ای دارند که می تواند روی منحنی بازده ترسیم گردد.شکل منحنی رابطه بین بازده موردانتظار به همراه زمان سررسید را مشخص می نماید. بازده این اوراق بر اساس مدت زمان اوراق (یعنی زمان سررسید) و اعتبار صادر کننده اوراق می باشد.به منظور جذب سرمایه گذار بیشتر صادرکنندگان اوراق غیر دولتی سود بیشتری را بایستی ارائه دهند زیرا این اوراق با ریسک بیشتری نسبت به اوراق دولتی همراه می باشند و سرمایه گذاران توقع حق بیمه در برابر قبول این اوراق با ریسک بیشتر را دارند. هر چه دوره این اوراق بیشتر باشد خطر از دست دادن ارزش آنها از لحاظ اختلاف نقدینگی بیشتر می شود. اصطلاح اسپرد به اختلاف بین بازده اوراق و نرخ های بهره کوتاه مدت بر می گردد. همانطور که نرخهای بهره بالا می رود بازده ثابت اوراق قرضه کم ارزش تر می شود چراکه نمی تواند خود را با افزایش نرخ بهره وفق داده و آن را جبران نماید که در نتیجه ارزش واقعی بازگشت سود کم می شود.اگر نرخهای بهره کوتاه مدت بالاتر از بازده قرار بگیرد سرمایه گذاران در واقع با یک اسپرد نقدینگی منفی مواجه می شوند.

منحنی بازده نرمال

اصطلاح منحنی بازده "نرمال" منحنی می باشد که به صورت مقعر به سمت بالا می باشد. این نشان دهنده افزایش بازده (محور طولها) بر حسب افزایش زمان سرسید (محور عرض ها) می باشد. این مطابق نظریه APT است که می گوید هرچقدر مدت سر رسید طولانی تر باشد، بازده افزایش می یابد. این رویکرد باعث تشویق سرمایه گذارانی که مایل به نگه داشتن پول خود در اوراق قرضه بلند مدت با وجود افزایش خطراتی که پیشتر گفته شد، می باشند.

منحنی مسطح

یک منحنی بازده مسطح وقتی بوجود می آید که اساسا بازده برای تمامی سر رسیدها یکسان باشد. این نشان می دهد که سرمایه گذاران حاضر به پذیرش بازده روی ابزارهای بلند مدت هستند .این ابزارها شامل حق کارمزد بالاتری از بازده کوتاه مدت فعلی نمی باشند. سرمایه گذاران فقط در صورتی این را می پذیرند که احساس کنند که اقتصاد ظرفیت کمی برای رشد و احتمال کمی در افزایش نرخ بهره کوتاه مدت خواهد داشت .

منحنی بازده معکوس

منحنی بازده معکوس که دامنه آن شیب نزولی در طول زمان دارد نشان دهنده یک چشم انداز منفی برای بازار در آینده هست و می تواند بر شروع رکود اقتصادی طولانی مدت و یا بحران اقتصادی دلالت داشته باشد. منحنی بازده معکوس بدبینی بیشتری را در دراز مدت نسبت به منحنی مسطح به همراه دارد -- تا آنجا که در واقع بازده اوراق قرضه دراز مدت کمتر از بازده کوتاه مدت (اسپرد نقدینگی منفی) قرار می گیرد. این امر بدین مفهوم است که سرمایه گذاران با اعتقاد به این که بازده به طور چشمگیری در مواجهه با بدتر شدن اقتصاد پایین می آید، مایل به سرمایه گذاری در نرخ جاری هستند.

منحنی خمیده

یک منحنی خمیده هنگامی رخ میدهد که هر دو بازده کوتاه و بلند مدت با هم برابر باشند، اما بازده میان مدت بالاتر باشد .این می تواند نشان دهنده این باشد که ممکن است اقتصاد وارد دوره ای از رشد شده باشد اما انتظار نمی رود این رشد برای دراز مدت پابر جا باشد.

تولید ناخالص داخلی


تولید ناخالص داخلی ارزش کل همه کالاها و خدمات تولید شده در داخل مرزهای یک کشور بخصوص برای یک مدت زمان معین می باشد. هر چیز تولید شده در کشور بدون توجه به ملیت مالکیت شرکت های تولید کالا برای تولید کالا استفاده می شود – به طور خلاصه، اگر در درون مرزهای کشور تولید شده باشد، به عنوان بخشی از تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود.افزایش در تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص مثبت ارزیابی می شود که نشان میدهد اقتصاد در حال رشد می باشد.این امر معمولاً منجر به افزایش تقاضا برای دلار می شود و می تواند به عنوان افزایش ارزش این ارز در بازار مشاهده شود. هنگامی که ارزش تولید کشور افزایش می یابد، آنگاه یک افزایش مشابه در نیروی کار و به احتمال زیاد به اشتغال بیشتر و درآمد بالاتر منتج میشود.با این وجود یکسری کاستی ها در این فرض وجود دارد، چراکه کار داوطلبانه و همچنین کار انجام شده در اقتصاد زیر زمینی در محاسبات اصلی تولید ناخالص داخلی لحاظ نمی شود. در این مورد، کار انجام شده "به صورت زیر میزی" یا تبادلات برای سایر کالاها و خدمات قسمتی از نتیجه تولید ناخالص داخلی نمی باشد.


تولید ناخالص داخلی واقعی در مقابل تولید ناخالص داخلی اسمی


هنگامی که ارزش کالا و خدمات در یک بازه زمانی با بازه زمانی دیگر مقایسه می شود، تغییرات در نرخ تورم می تواند به اختلاف بین نتایج چندگانه تولید ناخالص داخلی منجر شود. به منظور روشن شدن این مطلب که آیا تورم در آن لحاظ شده است یا نه، اقتصاددانان از واژه تولید ناخالص داخلی واقعی برای نشان دادن نتایج تولید ناخالص داخلی که بر اساس تورم تنظیم شده است استفاده می کنند. این مقداری می باشد که به بهترین وجه اقتصاددانان قادر می سازد که تعیین کنند که آیا اقتصاد در یک بازه زمانی افزایش داشته است یا کاهش .ارقام تولید ناخالص داخلی که با تورم تنظیم نشده اند ، معمولا به عنوان میزان تولید ناخالص داخلی اسمی یا تولید ناخالص داخلی دلار رایج شناخته می شوند.


شاخص استخدام


تغییرات در سطوح استخدام بین دوره های گزارش متوالی را اندازه گیری می کند. کاهش این شاخص به عنوان یک عامل منفی محسوب می شود زیرا فقدان شغل معمولا توسط کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات ایجاد می شود .تاثیر واضح کاهش استخدام، کاهش هزینه های مصرف کننده می باشد چراکه مزایای بیکاری دستمزد کارگران را به طور کامل پوشش نمی دهد و بنابراین واکنش فوری خانوارهای آسیب دیده، کاهش در هزینه ها می باشد.به این موضوع این واقعیت را نیز اضافه کنید که کارگرانی که در حال حاضر شاغل هستند اما احساس آسیب پذیری نسبت به ادامه شغل خود دارند، به طور معمول هزینه های خود را به منظور افزایش پس انداز برای زمان از دست دادن شغل کاهش می دهند. این عمل هزینه های مصرف کننده را بیشتر کاهش می دهد و در واقع می تواند موجب تحریک دراخراج کارکنان شود.


تغییر شاخص استخدام


تغییرات میان دوره ای در نرخ استخدام را اندازه گیری می کند.افزایش بیکاری به عنوان یک شاخص منفی محسوب می گردد زیرا تقاضای افراد بیکار برای کالا و خدمات کاهش می یابد. تاثیر بارزافزایش جمعیت ،کاهش مخارج مصرف کننده می باشد زیرا مساعدات افراد بیکار از دستمزد آنان زمانی که مشغول به کار بودن کمتر می باشد و کاهش در مخارج سریعترین پاسخ خانوارهای دچار شده می باشد. علاوه بر این کارگرانی که در حال حاضر مشغول به کار هستند اما در مورد باقی ماندن در سر کار خود مطمئن نیستند هزینه های مصرفی خود را به منظور بالا بردن پس اندازها کاهش داده تا اگر از کار برکنار شدند آمادگی لازم برای گذران زندگی را داشته باشند.این عمل بیشتر باعث کاهش میزان هزینه مصرف کننده شده و اخراج کارکنان توسط کارفرمایان نه به دلیل بی کفایتی بلکه به خاطر اینکه شرکت با مشکلات مالی همراه می باشد را افزایش می دهد.


نرخ بیکاری


تعداد افرادی که در سن کار هستند وتا زمان اعلام دوره گزارش استخدام نشده اند را نشان می دهد.همچنین در این بررسی سن،جنس،محل و مدت زمان بیکاری هم قید می گردد. افزایش بیکاری به عنوان یک شاخص منفی محسوب می گردد زیرا تقاضای افراد بیکار برای کالا و خدمات کاهش می یابد. تاثیر بارزافزایش جمعیت ،کاهش مخارج مصرف کننده می باشد زیرا مساعدات افراد بیکار از دستمزد آنان زمانی که مشغول به کار بودن کمتر می باشد و کاهش در مخارج سریعترین پاسخ خانوارهای دچار شده می باشد. علاوه بر این کارگرانی که در حال حاضر مشغول به کار هستند اما در مورد باقی ماندن در سر کار خود مطمئن نیستند هزینه های مصرفی خود را به منظور بالا بردن پس اندازها کاهش داده تا اگر از کار برکنار شدند آمادگی لازم برای گذران زندگی را داشته باشند.این عمل بیشتر باعث کاهش میزان هزینه مصرف کننده شده و اخراج کارکنان توسط کارفرمایان نه به دلیل بی کفایتی بلکه به خاطر اینکه شرکت با مشکلات مالی همراه می باشد را افزایش می دهد.


خرده فروشی


گزارش خرده فروشی باز خوردی از کل ارزش کالاها و خدمات فروخته شده به طور مستقیم به مصرف کنند گان را ارائه می دهد.این یکی از اولین شاخص هایی است که هر ماه قابل دسترس بوده و رفتارهای مخارج را پیگیری می کند. افزایش در خرده فروشی به عنوان یک شاخص رشد در اقتصاد محسوب شده و تمایل دارد که از ارزش دلار استرالیا در بازارهای ارز حمایت کند. گزارش خرده فروشی شامل تفکیک فروش ها در بخش های مختلف بوده و هر ماه تولید می شود.روند رو به افزایش به عنوان یک عامل مثبت در رشد اقتصادی می باشد و نشان می دهد که تقاضای مشتری قوی باقی می ماند که این خود نشان دهنده آن است که مشتریان در مورد افزایش هزینه های خود راجع به خرده فروشی اطمینان داشته و بدون هیچ ریسکی قادرند نیازهای اولیه از قبیل غذا و پناهگاه را فراهم آورند. انتظار می رود که دلار بتواند با گزارش مثبت خرده فروشی ارزش خود را حفظ کرده و یا آنرا افزایش دهد. افزایش چشمگیر در مخارج خرده فروشی طی یک دوره کوتاه می تواند علامتی از توسعه اقتصادی بوده تا جاییکه نگرانی هایی را بابت تورم به وجود آورد. برای مبارزه با آن دولت معمولا سیاست پولی سختگیرانه تری را با بالا بردن نرخهای بهره در پیش می گیرد که این کار باعث می شود تا هزینه های مربوط به قرض پول افزایش یافته و در نتیجه مخارج نیز تعدیل گردد. نرخ بهره های بالاتر یعنی برگشت های بالاتر توسط ارز داخلی ،بنابراین سرمایه گذاران اغلب سهام خود را در ارزهایی با بهره های بالاتر افزایش می دهند و بدینوسیله تقاضا برای ارز دلار افزایش می یابد. علاوه بر تاثیر مشخصی که افزایش خرده فروشی ها می تواند روی اقتصاد داشته باشد این بخش در نیوزلند بیشترین نیروی کاری را شامل می گردد.نتایج قوی خرده فروشی نشان می دهد که نه تنها سطوح استخدامی جاری ساپورت شده بلکه شاید موقعیتهای جدیدی برای استخدام به وجود آید.


شاخص خرده فروشی اصلی


گزارش خرده فروشی باز خوردی از کل ارزش کالاها و خدمات فروخته شده به طور مستقیم به مصرف کنند گان را ارائه می دهد اما شامل گازولین (سوخت موتورهای بنزینی )،فروشهای جدید ماشین و تعمیرگاه اتومبیل نمی گردد. این یکی از اولین شاخص هایی است که هر ماه قابل دسترس بوده و رفتارها مخارج را پیگیری می کند. افزایش در خرده فروشی به عنوان یک شاخص رشد در اقتصاد محسوب شده و تمایل دارد که از ارزش دلار نیوزلند در بازارهای ارز حمایت کند. گزارش خرده فروشی شامل تفکیک فروش ها در بخش های مختلف بوده و هر ماه تولید می شود.روند رو به افزایش به عنوان یک عامل مثبت در رشد اقتصادی می باشد و نشان می دهد که تقاضای مشتری قوی باقی می ماند که این خود نشان دهنده آن است که مشتریان در مورد افزایش هزینه های خود راجع به خرده فروشی اطمینان داشته و بدون هیچ ریسکی قادرند نیازهای اولیه از قبیل غذا و پناهگاه را فراهم آورند. انتظار می رود که دلار بتواند با گزارش مثبت خرده فروشی ارزش خود را حفظ کرده و یا آنرا افزایش دهد. افزایش چشمگیر در مخارج خرده فروشی طی یک دوره کوتاه می تواند علامتی از توسعه اقتصادی بوده تا جاییکه نگرانی هایی را بابت تورم به وجود آورد. برای مبارزه با آن دولت معمولا سیاست پولی سختگیرانه تری را با بالا بردن نرخهای بهره در پیش می گیرد که این کار باعث می شود تا هزینه های مربوط به قرض پول افزایش یافته و در نتیجه مخارج نیز تعدیل گردد. نرخ بهره های بالاتر یعنی برگشت های بالاتر توسط ارز داخلی ،بنابراین سرمایه گذاران اغلب سهام خود را در ارزهایی با بهره های بالاتر افزایش می دهند و بدینوسیله تقاضا برای ارز دلار افزایش می یابد. علاوه بر تاثیر مشخصی که افزایش خرده فروشی ها می تواند روی اقتصاد داشته باشد این بخش در استرالیا بیشترین نیروی کاری را شامل می گردد.نتایج قوی خرده فروشی نشان می دهد که نه تنها سطوح استخدامی جاری ساپورت شده بلکه شاید موقعیتهای جدیدی برای استخدام به وجود آید.


شاخص بهای مصرف کننده


شاخص بهای مصرف کننده (CPI) به عنوان یکی از موثر ترین شاخص ها برای نشان دادن وضعیت تورم در اقتصاد می باشد. اگر اقتصاد در حال رشد باشد تورم اجتناب ناپذیر است ، اما نرخ تورم بیش از 2 درصد به طور کلی مخرب می باشد چراکه نشان دهنده تضعیف قدرت خرید دلار می باشد. هنگامی که تورم بالا باعث نگرانی می شود، سرمایه گذاران ارز را به منظور جستجوی سایر گزینه های سرمایه گذاری رها می کنند بنابراین باعث کاهش تقاضا برای ارزملی در بازار ارز می شوند. شاخص تورم مصرف کننده (CPI) یک تجزیه و تحلیل از سطح مخارج مصرف کننده برای خرید یک مجموعه از سبد کالاها و خدمات می باشد و بر اساس مقدار شاخص شروع از 100 ارزیابی می شود. اگر شاخص تورم مصرف کننده برای دوره جاری 112 باشد ، نشان دهنده این است که در حال حاضر برای خرید سبد کالا 12 درصد بیشتر از زمانی که شاخص 100 بود باید پرداخت شود. با مقایسه داده های ماهانه شاخص تورم مصرف کننده ، شما به آسانی می توانید تغییرات در قدرت خرید مصرف کننده از ماهی به ماه دیگر را تشخیص دهید.


شاخص اصلی بهای مصرف کننده


شاخص CPI اصلی هم به روش مشابه با CPI محاسبه می گردد به جز اینکه آیتم هایی با نوسان بالا از قبیل انرژی و غذا را شامل نمی گردد.زیرا اینگونه آیتم ها در مقابل نوسانات قیمتی آسیب پذیر هستند بنابراین می توانند باعث انحراف در محاسبه CPI گردند.برای همین شاخص CPI اصلی به عنوان شاخص دقیق تر برای تورم در نظر گرفته می شود. CPI تحلیل میزان مصرف کننده از هزینه انجام شده برای خرید یک سبد کالا و خدمات بوده که ارزش شاخص اولیه آن از 100 حساب می شود.برای مثال وقتی CPI در حال حاضر 112 می باشد بدان معناست که اکنون اگر بخواهیم سبد کالایی را که در گذشته CPI آن 100 بوده است را بخریم باید 12% بیشتر بپردازیم .با مقایسه ماهانه CPI شما می توانید به آسانی تغییرات قدرت خرید مصرف کننده را ماه به ماه ارزیابی کنید.


شاخص بهای تولید کننده


شاخص بهای تولیدکننده، تغییرات قیمتی که تولید کننده برای محصولاتش ماه به ماه دریافت می کند را اندازه گیری می کند.اطلاعات با بررسی هایی روی بخشهای مختلف از قبیل ساخت، کشاورزی ، معدن، و سایر تسهیلات عمومی دوباره بازیافت می شود.مشابه با شاخص بهای مصرف کننده ، شاخص بهای تولیدکننده شاخص قیمت جاری را با ارزش 100 مقایسه میکند.این بدان معناست که ارزش PPI (شاخص قیمت تولیدکننده) اگر 115 باشد در واقع 15%، بالاتر از پایه اصلی است.بر خلاف ارقام خرده فروشی، PPI شامل مالیات ها یا دیگر مبالغ توزیع و یا حمل که معمولا هنگامیکه است که محصول از زنجیره تامین حمل می شود، نمی گردد. افزایش در شاخص PPI نشان دهنده یک اقتصاد در حال توسعه با اطمینان منطقی از ادامه استخدام برای کسانی که در حال حاضر در بخش تولید مشغول به کارهستند نیزمی باشد.PPI یک شاخص مهم از سطوح تورم جاری در بازار محسوب شده که به دقت به آن توجه می گردد . شبیه به دیگر شاخصهایی که بر مبنای تورم می باشند،افزایش در ارزشPPI می تواند علامت افزایش در نرخ بهره به منظور مبارزه با تورم باشد.افزایش در نرخ بهره ممکن است باعث افزایش تقاضا برای ارز به عنوان یک عامل سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران شده که توقع بازگشت های بیشتر به دلیل بالا رفتن نرخ بهره را دارند. PPI اصلی شامل آیتم هایی با بی ثباتی بالا نمی شود این آیتمها از قبیل انرژی و غذا بوده که می توانند باعث انحراف در آمار PPI گردند چراکه ممکن است مثلا دارای یک نوسان شدید درقیمتهای نفت شده و یا دیگر حوادث غیرقابل پیش بینی اتفاق بیفتد.


شاخص اصلی بهای تولید کننده


شاخص بهای تولیدکننده، تغییرات قیمتی که تولید کننده برای محصولاتش ماه به ماه دریافت می کند را اندازه گیری می کند.اطلاعات با بررسی هایی روی بخشهای مختلف از قبیل ساخت، کشاورزی ، معدن، و سایر تسهیلات عمومی دوباره بازیافت می شود.مشابه با شاخص بهای مصرف کننده ، شاخص بهای تولیدکننده شاخص قیمت جاری را با ارزش 100 مقایسه میکند.این بدان معناست که ارزش PPI (شاخص قیمت تولیدکننده) اگر 115 باشد در واقع 15%، بالاتر از پایه اصلی است.بر خلاف ارقام خرده فروشی، PPI شامل مالیات ها یا دیگر مبالغ توزیع و یا حمل که معمولا هنگامیکه است که محصول از زنجیره تامین حمل می شود، نمی گردد. افزایش در شاخص PPI نشان دهنده یک اقتصاد در حال توسعه با اطمینان منطقی از ادامه استخدام برای کسانی که در حال حاضر در بخش تولید مشغول به کارهستند نیزمی باشد.PPI یک شاخص مهم از سطوح تورم جاری در بازار محسوب شده که به دقت به آن توجه می گردد . شبیه به دیگر شاخصهایی که بر مبنای تورم می باشند،افزایش در ارزشPPI می تواند علامت افزایش در نرخ بهره به منظور مبارزه با تورم باشد.افزایش در نرخ بهره ممکن است باعث افزایش تقاضا برای ارز به عنوان یک عامل سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران شده که توقع بازگشت های بیشتر به دلیل بالا رفتن نرخ بهره را دارند. PPI اصلی شامل آیتم هایی با بی ثباتی بالا نمی شود این آیتمها از قبیل انرژی و غذا بوده که می توانند باعث انحراف در آمار PPI گردند چراکه ممکن است مثلا دارای یک نوسان شدید درقیمتهای نفت شده و یا دیگر حوادث غیرقابل پیش بینی اتفاق بیفتد.


شاخص بهای کالا


شاخص بهای کالا اطلاعات در مورد 17 قلم از کالاهایی که درصد بالایی از صادرات نیوزلند را تشکیل می دهند مورد بررسی قرار می دهد. این کالاها شامل کشاورزی ، محصولات جنگلی و کالاهای ساخته شده می شود.شاخص بهای کالا هر ماه منتشر می گردد و بینشی را از قبل در مورد سطوح فروش ارائه می دهد. نیوزلند 25% از محصولاتش را به کشورهای دیگر مخصوصا منطقه ای که شامل استرالیا می شود صادر می کند.از آنجا که صادرات وابسته به میزان سطوح تولید می باشد در نتیجه هرگونه تغییر در شاخص بهای کالا در اقتصاد کل منعکس می گردد. به خاطر همین است که تحلیل گران توجه ویژه ای به این شاخص دارند. برای سرمایه گذاران بازار فارکس ، افزایش در شاخص بهای کالا بایستی نشانی از افزایش تقاضا برای دلار نیوزلند باشد یا "KIWI" که معامله گران به آن مراجعه می نمایند. عموما افزایش در شاخص بهای کالا همراه با افزایش تقاضا برای KIWI می باشد. هنگامیکه وارد کنندگان محصولات نیوزلند را وارد کشورشان می کنند، درنتیجه مجبور می شوند که دلار نیوزلند بیشتری را مطالبه نمایند که این خود باعث افزایش برای KIWI می گردد. برعکس اگر شاخص پایین بیاید در نتیجه تقاضا برای دلار نیوزلند کاهش یافته و به دنبال آن نرخ ارز KIWI در مقابل ارزهای قوی تر دیگر با افت مواجه می شود.


حساب جاری


کل سرمایه ورودی جدید به کشور را نشان داده و به عنوان تراز تجاری (یعنی صادرات منهای واردات به علاوه پرداختهای خالص ورودی شامل بهره و سود سهام به علاوه تمام انتقالات یک جانبه شامل کمکهای خارجی و مالیاتها و هدایای یک طرفه) تلقی می شود.اگر عدد به دست آمده مثبت باشد، مازاد حساب جاری را و اگر منفی باشد کسری حساب جاری را نشان می دهد. توجه داشته باشید که کسری حساب جاری یعنی اینکه پول بیشتری به شکل صادرات و یا انتقالات دیگر نسبت به ورود آن به کشور، از کشور خارج شده است.


تراز تجاری


کل ارزش واردات و کل ارزش صادرات در یک دوره گزارش شده را با هم مقایسه می کند.ارزش منفی نشان می دهد که کالاها بیشتر وارد شده اند تا صادر(کسری تجاری)، برعکس ، یک تراز تجاری مثبت به معنای آن است که صادرات از واردات پیشی گرفته (مازاد تجاری).این گزارش توسط سرمایه گذاران ارز مورد استفاده قرار می گیرد که میزان تقاضا برای دلار را نشان می دهد.حالت مازاد تجاری یا کاهش کسری تجاری نسبت به ماه قبل به طور طبیعی نشان از آن دارد که کشورهای وارد کننده کالا بایستی ارز خود را به صورت ارز داخلی کشور عرضه کننده کالا در آورند.و این باعث افزایش تقاضا برای ارز داخلی شده که در نتیجه باعث افزایش ارزش آن می گردد.در حالت کسری تجاری یا روند کاهش دهنده مازاد تجاری ، کشور وارد کننده بایستی بیشتر ارز خود را به ارز کشوری که از آنجا کالا خریداری می کند تبدیل کند.این عامل باعث افزایش عرضه ارز داخلی در بازار فارکس گشته که موجب می شود تا ارز داخلی ارزش خود را نسبت به دیگر ارز ها از دست بدهد.